۱۰ فیلم اکشن سینمای کره جنوبی که دستکم گرفته شدهاند
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۷۹۰۳۲
سینمای کره جنوبی در سالهای اخیر پیشرفت قابل توجه و رو به جلویی را تجربه کرده و ارائهی محصولات باکیفیت که هم از لحاظ فنی سطح بالایی دارند و هم داستانهای منحصربهفرد و شیوهی پرداختشان چهارچوب منسجم و درستی دارد موفق شده تا طرفداران زیادی را برای خود دستوپا کند.
به گزارش مایکت، از ماجراجوییهای علمی – تخیلی مثل «رفتگران فضایی» (Space Sweepers) تا فیلمی فانتزی مثل «اوکجا» (Okja) ساختهی بونگ جون هو و موفقیتهای چشمگیر «انگل» (Parasite) در عرصههای بینالمللی، همه و همه علاقه به فیلمهای کرهای را در میان مخاطبان افزایش دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال اما، وقتی صحبت از سینمای کره به میان میآید فیلمهای اکشن اغلب در پشت سر ژانرهای مشهورتری مانند عاشقانه و کمدی قرار میگیرند. در حالی که زیر این ویترین فریبنده گنجینهای باارزش از فیلمهای اکشن کرهای وجود دارد که آنطور که باید دیده نشدهاند و اگر منصفانهتر نگاه کنیم شایستهی توجه بیشتری هستند. از هنر تنظیم و طراحی سکانسهای اکشن و مبارزات تا داستانگوییهای دیوانهوار و پرتنش، این فیلمها آثاری هستند که جایگاه خاص و مستحکمی در دنیای سینمای اکشن دارند و نام خود را در میان بزرگان این ژانر حک کردهاند.
در این مطلب به معرفی و بررسی برخی از فیلمهای اکشن باارزش کرهای خواهیم پرداخت که بنا به دلایل گوناگون در دوران مختلف کمتر دیده شدند. فیلمهایی که با ساختار قوی، داستان جذاب و ساختار مستحکم خود اثر غیرقابل انکاری روی این ژانر گذاشتند اما با تمام اینها آنطور که شایستهشان بود به آنها توجه نشد. با ما همراه باشید.
۱۰. تعهد (Commitment)نمایی از فیلم تعهد که به داستان برادر و خواهری اهل کرهی شمالی میپردازد
کارگردان: پارک هونگ سو
بازیگران: چوی سونگ هیون، هان یه ری، کیم یو جونگ، جو سونگ ها، یون جه مون
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۰ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
«تعهد» (Commitment) یک فیلم جذاب و هیجانانگیز در ژانر اکشن و درام، محصول سال ۲۰۱۳ کرهی جنوبی است که در پس داستان خود به اختلافات میان دو کره میپردازد. داستان این تریلر جاسوسی حول محور یک جوان نخبهی اهل کرهی شمالی به نام میونگ هون میچرخد که علاوه بر تمام ویژگیهای خوبش یک موسیقیدان با استعداد نیز هست.
او زندگی ایدهآلی دارد، اما زمانی که پدرش که یکی از جاسوسان کرهی شمالی است طی ماموریتی به کرهی جنوبی کشته میشود زندگیاش بطور ناگهانی دستخوش تغییرات چشمگیری میگردد. دولت او و خواهرش را به یک اردوگاه کار اجباری میفرستد. میونگ هون برای نجات جان خواهرش هم که شده داوطلب میشود تا علیه کرهی جنوبی جاسوسی کند و برای این کار تحت پوشش یک نوجوان فراری به جنوب پناهنده میشود.
او در حین تحصیل در کرهی جنوبی با دختری به نامهای این ملاقات میکند و او را زمانی که مورد حمله قلدرهای مدرسه قرار میگیرد نجات میدهد. این ماجرا باعث شکل گرفتن یک ارتباط عاطفی میان آن دو شده و همین باعث میشود تا سازمان امنیت ملی کرهی جنوبی ماهیت فعالیتهای میونگ هون را کشف کند. دولت کرهی شمالی با آگاهی از این اتفاق یک قاتل شرور را برای از بین بردن او میفرستد و میونگ هون مجبور میشود تا برای حفظ جانش تبدیل به جاسوسی دوجانبه شود.
«تعهد» با ترکیب بینظیری که از المانهای جاسوسی، داستانی با عمق احساسی زیاد و شخصیتهای جذاب و باورپذیر ارائه کرد، موفق شد تا بینندگان را مجذوب خود کند. این فیلم به طرز استادانهای به نمایش دوراهیهای اخلاقی پیچیدهای میپردازد که قهرمان داستانش میونگ هون در موقعیتهای متضاد با آنها دست و پنجه نرم میکند. طرح داستان چندلایهی فیلم همراه با سکانسهای اکشن پرتعلیقِ اضطرابآور و بزنگاههای احساسی تاثیرگذار، تماشاگران «تعهد» را تا انتها در لبهی صندلیهایشان نیمخیز نگه میدارد.
۹. ترور (Assassination)طراحی صحنه و لباس فیلم ترور از نقاط قوت شاخص این اثر تاریخی است
کارگردان: چوی دونگ هون
بازیگران: جون جی هیون، لی جونگ جه، ها جونگ وو، دوئکمان چوی
تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
در سال ۲۰۱۵ فیلمی در ژانر اکشن و جاسوسی بهنام «ترور» (Assassination) در سینماهای کرهی جنوبی اکران شد که با فضای خاصی که داشت به موفقیت عظیمی دست یافت. این فیلم تماشایی در حال حاضر با فروش ۱۲.۷ میلیون بلیت به عنوان هشتمین فیلم پردرآمد این کشور محسوب میشود.
داستان «ترور» در دههی ۱۹۳۰ میلادی و زمان استعمار ژاپن بر کره اتفاق میافتد و داستان گروهی از مبارزان مقاومت این کشور را به تصویر میکشد که برای برنامهریزی و اجرای یک ماموریت جسورانه دور هم جمع میشوند. آنها میخواهند با از میان برداشتن مقامات کلیدی ژاپن از جمله بالاترین مقام ارتش این کشور که قرار است به کره سفر کند و یک تاجر طرفدار ژاپن که ظلم زیادی به مردم روا میدارد کشور را یک قدم به رهایی نزدیکتر کنند.
این گروه وطنپرست تصمیم به استفادهی حداکثری از فرصت پیش آمده دارند اما مشکل اینجاست، تنها کسی که میتواند آن شلیک سرنوشتساز را انجام دهد تکتیراندازی به نام اوک یون است که دوران تبعید خود را در شانگهای چین میگذراند. یک نیروی مقاومت با نام یم سک جین ماموریت مییابد تا او و همرزمانش را فراری دهد اما نقشهی فرار آنها توسط یک خائن به ژاپنیها فروخته میشود. اکنون اوک یون و دوستانش نه تنها مجبورند از زندان چین فرار کنند، بلکه باید با ارتش ژاپن و یک قاتل بسیار ویژه که مأمور شده است او را نابود کند نیز روبرو شوند…
با گذر از دقایق ابتدایی فیلم و مشخص شدن گذشتهی شخصیتها و انگیزههای آنها به تدریج اختلافات نیز آشکار میشوند و لایههایی از پیچیدگی به ماموریتی که در پیش دارند اضافه میشود. این فیلم جذاب با ارائهی یک ترکیب دلپذیر از دسیسههای سیاسی، سکانسهای هیجانانگیز و پر از تعلیق و همچنین روابطی با عمق احساسی بالا به روایت داستانی پرکشش در بستر یک دورهی تاریخی مهم کرهی جنوبی میپردازد.
این فیلم دیدگاه بیرحمانهتری نسبت به وقایع تاریخی آن دوره دارد و آن را به تجربهای جذاب اما کمی دلخراش برای مخاطب تبدیل میکند. همچنین یکی از نقاط قوت مهم این فیلم طراحی صحنه و لباس آن است که با جزئیات خیره کنندهای کار شده است.
۸. گانگنام بلوز (Gangnam Blues)گانگنام بلوز داستان دو دوست دوران کودکی را روایت میکند که در آرزوی ثروتمند شدن جذب گروههای گنگستری میشوند.
کارگردان: یوها
بازیگران: لی مین هو، کیم رائه وون، کیم سول هیون، کیم جی سو، لی یون دو
تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۰ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
این فیلم اکشن محصول سال ۲۰۱۵ که با نام «گانگنام ۱۹۷۰» (Gangnam ۱۹۷۰) نیز شناخته میشود، روایتگر قصهای تاثیرگذار در پس شهرنشینی رو به رشد منطقهی گانگنام سئول در دههی ۱۹۷۰ است. داستانی دربارهی دو دوست صمیمی دوران کودکی به نامهای جونگ دای و یونگ کی است که هردو پدر و مادر خود را از دست داده و تلاش میکنند در شهری که با سرعت سرسامآوری در حال تغییر است زنده بمانند.
هنگام افزایش فساد سیاسی در دههی ۱۹۷۰ در پی جریانی این دو از یکدیگر جدا شده و سه سال بعد در حالی باهم ملاقات میکنند که هرکدام به یک گروه گنگستری متفاوت پیوسته و درگیر مبارزهای برای منافع سیاسی بر سر توسعه گانگنام، بخش جنوبی سئول شدهاند.
آنها که در کودکی طعم فقر مطلق را چشیدهاند و با جمع کردن شیشههای خالی روزگار میگذراندهاند، تلاش میکنند حالا که درگیر دنیای خطرناک و بیرحم توسعهی املاک و مستغلات، سیاستمداران فاسد و جنایات سازمان یافته شدهاند به هر قیمت ممکن آیندهی خودشان را تضمین کنند.
«گانگنام بلوز» در پس داستان منحصربهفرد خود به تقابل بین سنت و مدرنیته میپردازد و جنبههای تاریک رشد اقتصادی افسار گسیخته را برجسته میکند. سازندگان فیلم سعی در ساخت اکشنی داشتنهاند که نسبت به محیط و انگیزههای شخصیتها در تناسب باشد و تا حد زیادی در دستیابی به هدفشان موفق بودهاند. طراحی سطح بالای سکانسهای اکشن و درگیری فیلم در کنار فیلمبرداری فوقالعادهی آن در کنار یکدیگر مخاطب را اتمسفر پرتنش و گاه بیرحمی غوطهور میکند که در نهایت باعث رضایت حداکثری او از کل مجموعهی اثر میشود.
۷. پروندهی برلین (The berlin File)پروندهی برلین اثری با داستانی پیچیده و جذاب است که ماجراهای آن در پایتخت آلمان رخ میدهد.
کارگردان: ریو سونگ وان
بازیگران: ها جونگ وو، ریو سونگ بام، هان سوک کیو، جون جی هون، کیم سئو هیونگ
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۳ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
این اکشن مهیج جاسوسی بر روی یک جاسوس اهل کرهی شمالی بهنام پیو جونگ سونگ متمرکز است که در برلین خدمت میکند. در یکی از ماموریتهایش زمانی که مشغول معاملهی یک محمولهی تسلیحاتی بزرگ برای کشورش است همهچیز لو میرود و ناگهان او خودش را میان مجموعهای از دسیسهها و زنجیرهای از حوادث مییابد که قصد جان او و اطرافیانش را دارند. با افزایش تنش و تغییر وفاداری سونگ، او تلاش میکند تا به همراه همسرش که مترجم سفارت کرهی شمالی است فرار کنند، در حالی که مامورانی از هردو کشور کرهی جنوبی و شمالی در پی دستگیری و پاکسازی آنها هستند.
«پروندهی برلین» از آن دسته فیلمهایی است که طراحی گیرا و پیچیدهای دارند و در طرح داستانی خود به موضوعات بنیادینی همچون وفاداری، خیانت و فداکاریهای شخصی میپردازد. استفادهی حداکثری این فیلم از زیباییهای شهر برلین باعث شده تا این اثر از جذابیت بصری فوقالعادهای نیز برخوردار باشد. فیلمنامهی منسجم و پر از زیزهکاری فیلم، سکانسهای اکشن پرریسک و شخصیتپردازیهای خوبِ کاراکترهای پیچیده و باورپذیر، در مجموع به ساخت فیلمی منجر شدند که همراهی و تعامل مخاطب را از ابتدا تا انتها حفظ میکند.
۶. ماموریت: ممکن (Mission: possible)ماموریت ممکن اثری اکشن کمدی و محصول سال ۲۰۲۱ کرهی جنوبی است.
کارگردان: کیم هیونگ جو
بازیگران: لی سون بین، کیم یونگ کوانگ، جولین کانگ، شین هه جونگ
تاریخ انتشار: ۲۰۲۱
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: –
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
دا هی مامور مخفی تازه وارد چینی، در اولین ماموریت سری خود متوجه میشود که تعداد زیادی سلاح گرم به صورت غیرقانونی به کره قاچاق میشوند. او برای بررسی موضوع و تحقیق بیشتر در این زمینه به کره فرستاده میشود و در آنجا با شخصی به نام سو هان دیدار میکند که صاحب یک آژانس کارآگاه خصوصی و فردی به شدت پولدوست است.
وو سو هان قرار است در این پرونده به دا هی کمک کند اما معلوم میشود که او فردی دستوپاچلفتی است و مهارت ضعیفی در استفاده از چاقو و اسلحه دارد. آن دو به جای رسیدگی به پرونده، وقت خود را به دعوا و کلکل بر سر چیزهای واقعاً بیاهمیتی تلف میکنند که از مسیر اصلی دورشان میکند اما زمانی که شاهدان پرونده بهطور ناگهانی به قتل میرسند، دا هی و سو هان به سرعت تبدیل به مظنونان اصلی این ماجرا میشوند.
لحظات کمدی این اثر که بر اساس گفتوگوهای میان دو شخصیت اصلی آن شکل میگیرد، در ابتدا ممکن است برای مخاطبان اگزجره و اغراقآمیز به نظر برسد اما به تدریج تبدیل به یکی از ویژگیهای لذتبخش اثر میشود. نکتهی قابل توجه برای «ماموریت: غیرممکن» به عنوان یک کمدی وجود صحنههای اکشن ماهرانه و همهجانبهای شامل مشتزنی، شمشیربازی و درگیری با اسلحه در لحظات مختلف آن است که وجه جذاب دیگری را به این اثر افزوده است. ادغام این عناصر، «ماموریت: ممکن» را به تجربهای جذاب و در عین حال دلچسب برای مخاطبان تبدیل کرده که قطعا برای دوم به سراغ تماشای آن خواهند رفت.
۵. توقفناپذیر (Unstoppable)توقفناپذیر فیلمی است که به اهمیت مفهوم خانواده و فداکاری میپردازد.
کارگردان: کیم مین هو
بازیگران: ما دونگ سوک، سونگ جی هیو، کیم سونگ اوه، کیم مین جائه
تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
دونگ چول یک مامور ویژهی سابق نیروی پلیس است که اکنون با همسرش جی سو یک رستوران کوچک را اداره میکند. زندگی آرام و شاد آنها اما زمانی که همسر چول پس از یک تصادف رانندگی توسط یک مرد مرموز ربوده میشود، تغییر دراماتیکی پیدا میکند. او که از مهارتهای رزمی ویژهای برخوردار است تصمیم میگیرد به تنهایی وارد میدان شده و همسرش را نجات دهد اما در مسیر پیدا کردن عزیزترین شخص زندگیاش، درگیر یک توطئهی بزرگ میشود که توسط سازمانهای جنایی خطرناک و مقامات فاسد هدایت میشود.
حالا دونگ چول برای نجات جان همسر عزیزش باید با زمان مسابقه دهد و همین ویژگی خاص فیلمنامه، صحنههای اکشن فیلم را که با تعلیق و عناصر رمزآلود ترکیب شدهاند بسیار اثرگذار میکند و تماشای آن آدرنالین خونتان را به بالاترین حد خودش میرساند. «غیرقابل توقف» عزم و ارادهی قهرمان داستانش را در مواجهه با شرایط سخت و شیوهی کنترل آن به نمایش میگذارد و تجربهی تماشایی و هیجانانگیزی را ایجاد میکند که بینندگان را از ابتدا تا انتها درگیر نگه میدارد.
۴. مظنون (Suspect)مظنون یک فیلم اکشن قدرنادیده است که بررسی زندگی یک مامور دولتی با تمام مصیبتهایش میپپردازد.
کارگردان: وون شین یون
بازیگران: گونگ یو، پارک هی سون، جو سونگ ها، یو دا این
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
«مظنون» یک فیلم اکشن مهیج بسیار تماشایی است که داستان آن حول محور یک مامور سابق کرهی شمالی به نام جی دونگ چئول میچرخد. شخصی که پس از متهم شدن به قتلی که مرتکب نشده توسط دولتش رها میشود و مجبور است برای فرار از دست تمام جاسوسانی که به دنبال شکارش هستند مخفی و متواری زندگی کند.
او که توسط سازمان متبوعش هم مورد خیانت قرار گرفته و همسر و دخترش کشته شدهاند، با اتهام قتل یک میلیونر سرشناس و در دست داشتن یک عینک بسیار مهم برای هردو کره به سئول میگریزد و مصمم است نام خود را از جرائمی که به او نسبت دادهاند پاک کرده و توطئهای که علیهاش در جریان است را خنثی کند. آیا این مامور مظلوم میتواند حقیقت پشت این ترور مرموز را کشف کند یا در سرنوشتی مشابه خانوادهاش پیدا خواهد کرد؟
«مظنون» در پس داستان تاثیرگذارش، موضوعات اعتماد و چشمانداز پیچیدهی سیاسی بین کرهی شمالی و کرهی جنوبی را بررسی میکند. همچنین این فیلم با خط داستانی جذاب، اکشن بیامان و بازی حرفهای نقش اول جذابش گونگ یو، تماشاگران را وارد دنیای جاسوسی، فساد و رستگاری شخصی کرده و با نمایشی بیرحمانه حسابی احساساتش را برمیانگیزد.
۳. خبیث/ زن شرور (The Villainess)زن خبیث با آن کیفیت فوقالعادهی سکانسهای اکشن و سبک خاص فیلمبرداریاش یکی از دستکم گرفته شدهترین فیلمهای ژانر اکشن است.
کارگردان: جونگ بیونگ گیل
بازیگران: کیم اوک بین، شینها کیون، سونگ جون، کیم سئو هیونگ، جو یون جی
تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
شخصیت اصلی این فیلم سوک هی، یک قاتل آموزش دیده است که پس از پشت سر گذاشتن یک گذشتهی غمانگیز توسط یک سازمان مخفی دولتی کرهی جنوبی استخدام میشود. سوک هی با پوشش یک زن خانهدار تحت آموزشهای شدید قرار میگیرد و ماموریتهای دیوانهواری را از سر میگذراند که تمام این سختی کشیدنها به خاطر یک هدف است. او به دنبال انتقام از کسانی است که در گذشته به او ظلم کردهاند.
همانطور که داستان جلوتر میرود مخاطب با جزئیات بیشتری از گذشته و حال او آشنا میشود و سوک هی را در شبکهای درهم تنیده از رازها، خیانتها و تغییر سمت وفاداریها گرفتار میبیند.
این فیلم با انرژی بالا و صحنههای پر از خون و خشن خود احساس غوطهور شدن در یک بازی ویدیویی دیوانهوار را شبیهسازی میکند. «خبیث» یا به عبارت دیگر «زن شرور» با سرعت گیج کننده، طراحی چشمگیر سکانسهای اکشن و کارهای خلاقانهای که با دوربین انجام میدهد تبدیل به تجربهای منحصربهفرد و همهجانبه در ژانر اکشن شده که لایق توجه بیشتری است. این گوهر پنهان باید در لیست تماشای همه باشد!
۲. تعقیب کننده (The Chaser)فیلمی تاثیرگذار با که با الهام از داستان واقعی یک قاتل زنجیرهای وحشی ساخته شده است.
کارگردان: نا هونگ جین
بازیگران: ها جونگ وو، کیم یون سئوک، سو یونگ هی، کیم یو جونگ، پارک هیو جو
تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
مخاطبانی که آشنایی بیشتری با سینمای کرهی جنوبی دارند میدانند که گاهی میان فیلمهای ساخته شده در این کشور آثاری را میتوان یافت که هم تنه به تنهی آثار هنری سطح بالا میزنند و هم در خلق اکشنهایی جذاب و هیجانانگیز موفق هستند. «تعقیب کننده» احتمالا یکی از قدرندیدهترین فیلمهای طبقهبندی شده در همین گروه از آثار است. اثری که قطعا لیاقت بیشتر دیده شدن را دارد.
فیلم، داستان مردی را روایت میکند که قبلا کارآگاه پلیس بوده اما حالا از طریق ادارهی یک شرکت خدماتی روزگار میگذراند. او بعد از گم شدن تعدادی از دخترهایی که برایش کار میکردند، به یکی از مشتریهای مرموزشان مشکوک شده و برای یافتن آنها به سراغ او میرود، غافل از اینکه این مشتری قاتل سریالی خطرناکی است که دخترها را به فجیعترین شکل ممکن به قتل میرساند.
این فیلم اتمسفری به شدت تلخ و گزنده دارد که به خوبی هیجان و التهاب داستانش را به مخاطب انتقال میدهد و کاری میکند تا یک لحظه چشم از فیلم برندارد. قهرمان داستان زندگی و گذشتهی درخشانی ندارد و با بحرانهای درونی زیادی درگیر است، ولی وقتی با هیولای بیرحمی مثل این قاتل زنجیرهای مواجه میشود، تمام مخاطبان فیلم دلشان میخواهد او پیروز این رویارویی باشد. کارگردان فیلم نا هونگ جین نیز در اولین تجربهی فیلمسازی خود که آن را با الهام از پروندهی یک قاتل زنجیرهای واقعی ساخته است، اثری به شدت دلخراش ارائه کرد و مهارتهای بالای خودش را به رخ همگان کشید.
فیلمبرداری فیلم عالی است و سکانسهای اکشن به خوبی اجرا شدهاند که به فضای پرتعلیق آن کمک میکند. امروزه «تعقیب کننده» به عنوان نمونهای اورجینال از سینمای مدرن کره و یک اثر برجسته در ژانر اکشن به حساب میآید که آنطور که شایستهاش بود دیده نشده.
در انتها بد نیست بدانید که داستان فیلم برگرفته از ماجرای واقعی قاتلی سریالی است که طی سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ بیستویک نفر را به قتل رساند و از سال ۱۹۹۷ تا آن زمان، اولین فردی در کرهی جنوبی بود که حکم اعدام گرفت.
۱. شهر ساختگی (Fabricated City)شهر ساختگی اکشن جذابی است که با چاشنی بازیهای کامپیوتری ساخته شده.
کارگردان: پارک کوانگ هیون
بازیگران: جی چانگ ووک، شیم اون کیونگ، آن جائه هونگ، پارک جی هو
تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
داستان این فیلم هیجانانگیز دربارهی یک قهرمان تکواندوی سابق و گیمری ماهر با نام کوون یو است که بیشتر وقت خود را در گیمنتها میگذراند اما روزی پس از خروج از گیمنت یک گوشی تلفن هوشمند پیدا میکند که بازگرداندن آن به صاحبش باعث درگیری او در شبکهای کامل از جنایت و فساد میشود. کوون یو ناگهان به قتلی شنیع متهم میشود که مرتکب آن نشده است و درحالی که در عرصهی بازیهای کامپیوتری یک قهرمان مجازی محسوب میشود، در دنیای واقعی سر از یک زندان فوقامنیتی درمیآورد. کوون یو با کمک دوستان و همبندان خود تصمیم میگیرد تا حقیقت پشت این توطئه را کشف کند و خودش را نجات دهد.
«شهر ساختگی» یک لذت محض و معجونی جالب از همهی ژانرهای سرگرم کننده است. این فیلم دارای جلوههای بصری چشمگیر و طراحی صدای بیعیب و نقصی است که به تاثیرگذارتر شدن آن کمک شایانی میکند. لحن فیلم در صحنههای مختلف پیوسته میان یک لحن جدی تاریک و یک کمدی ماجراجویانه در نوسان است.
به عنوان مثال، فیلم به ویژه در بخش زندان، فضایی غمانگیز را به نمایش میگذارد که با خشونت زیاد و بیرحمانه همراه است، در حالی که رنگهای شاد و لحظات پرجنبوجوش در لحظات تکنولوژی محور منجر به تلطیف فضا میشوند. این فیلم با سرعت زیاد، پیچشهای داستانی چندلایه و قهرمانی که از مهارتهای بازی خود برای مبارزه با دشمنان دنیای واقعی بهره میگیرد، مخاطبان را حسابی مجذوب خود میکند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سینمای کره فیلم کره ای قیمت طلا و ارز قیمت موبایل راتن تومیتوز به فیلم سکانس های اکشن ژانر اکشن هیجان انگیز کره ی جنوبی کره ی شمالی سینمای کره فیلم اکشن زنجیره ای یک مامور پرونده ی ۶ ۶ از ۱۰ فیلم ها یک قاتل شده اند ۸ از ۱۰ ی فیلم انت ها کیم یو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۹۰۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وقتی عمیق و موشکافانه به موضوع نگاه کنیم، خواهیم دید تاثیر نامطلوب این ماجرا در دراز مدت به مراتب بیشتر از سودی است که حاصل سینما میشود؛ از گسترش نفوذ تفکر سرمایهداری تا محدود شدن سینمای ایران به ژانر کمدی ارائه تصویر نامناسب از سینمای ایران دردنیا و... بخشی از نتایج تبلیغات گسترده فیلمها در شبکههای ماهواره است.
روزنامه اعتماد با محمدمهدی عسگرپور، رییس هیاتمدیره خانه سینما در همین باره گفتوگویی انجام داده و نظرش را درباره تبلیغ فیلمها در شبکههای ماهوارهای جویا شده است که ادامه میخوانید:
جناب عسگرپور! بحث درباره تبلیغات فیلمهای سینمای ایران در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، به امروز و دیروز و امسال و پارسال مربوط نمیشود و اصلا نکته جدیدی در سینمای ایران نیست، اما همانطور که میدانید این موضوع از سال گذشته رویکرد جدیدی پیدا کرده است، نظر شما درباره این موضوع چیست؟
همانطور که اشاره کردید، بحث تبلیغات در شبکههای ماهوارهای قدمت دارد، قبلتر محدودیت زیادی روی این تبلیغات اعمال میشد اما در حال حاضر این محدودیتها ظاهرا کمتر شده است، این موضوع از جایی شروع شد که تهیهکنندگان، تولیدکنندهها و پخشکنندهها احساس کردند از کانالهای داخلی برای معرفی فیلمشان به جایی نمیرسند و نمیتوانند از امکانات داخلی که در گذشته کارایی داشت بهره ببرند، امکانات داخلی در گذشته کارایی داشت و محدودیت کمتر داشت اما در حال حاضر کارایی خیلی کمی دارد و در عوض محدودیت زیادی دارد، پس تصمیم گرفتند برای تبلیغات فیلمشان به دنبال امکاناتی باشند که کارایی داشته باشد. اگر نمودار این اتفاق را رسم کنید خودتان متوجه میشوید مجموعهای از عوامل
در کنار هم قرار میگیرد و دست به دست هم میدهد تا فیلمساز به شبکههای ماهوارهای پناه ببرد. رویکردی که قبلتر تجربه نشده در حال حاضر این است که سینماگران از صداوسیما به عنوان بازوی تبلیغاتی نمیتوانند بهره ببرند، ضمن اینکه اقبال به شبکههای صداوسیما هم کم است وازطرفی صدا وسیما عمدتا محصولات خاصی مدنظر دارد و برای همان فیلمها تبلیغ میکنند از امکانات شهری هم که هیچ کمکی به سینماگران نمی رسد، برای سینماگران تنها امکان معرفی فیلمشان کانالهای ماهوارهای باقی میماند.
انگار تبلیغ فیلمها برای یک تعداد فیلم است.
نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که تبلیغات ماهواره برای یک تعداد فیلم کاربرد دارد و برای دیگر فیلمها شاید موفقیتی نداشته باشد.انگار که در و تخته با هم جور شده باشند فیلمهای پرمخاطب در این شبکهها تبلیغ میشوند، البته بده و بستانی هم این وسط صورت میگیرد و راه برای تبلیغ فیلمهای کمدی بیشتر باز میشود، اینکه این مسیر تا کی ادامه دارد و در ادامه به چه شکلی صورت میگیرد، نمیشود پیشبینی کرد امافارغ از کیفیتی که فیلمها دارند که ماآنهارا د وست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم هراثری امکان تبلیغ باید داشته باشد. صاحب اثرباید مسیری را برای معرفی محصولش باز کند وقتی در داخل کشورمان بیشتر امکانات و درها به روی فیلمسازان بسته است و فضای تبلیغات فیلمها در خدمت یکسری محصولات مختص حاکمیت است راهچارهای برای فیلمسازان باقی نمیماند. بهرغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلساتشان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل میبینیم این تفاهمها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.
بحث خروج سرمایه از کشور و هزینهای که برای شبکههای ماهواره میشود دراین مسیر چقدر اهمیت دارد.
حتما موضوع مهمی است، حتما اگر تهیهکنندگان سینمای ایران امکانات داخلی کارآمد برایشان فراهم میشد، فضای داخل کشور را به تبلیغات در رسانههای خارج ترجیح میدادند. وقتی مجاری تبلیغ در داخل بسته و بیکیفیت میشود و از سوی دیگرتبلیغات در شبکههای ماهوارهای هزینه کمتر و کارایی بیشتر را متوجه صاحب اثر میکند، سینماگر خود به خود به خارج از کشور سوق داده میشود.
در لابهلای صحبتتان اشاره کردید که بده و بستانی بین تبلیغ فیلمها و ماهوارهها صورت میگیرد. بیشتر در این خصوص توضیح میدهید؟
به این معنی که تبلیغات فیلمهای ایرانی برای شبکههای ماهوارهای سود خوبی دارد، یعنی با افزایش مخاطب آنها همراه میشود، شما دقت کنید در چند سال اخیر صداوسیما که با افت مخاطب همراه بوده اما شبکههای ماهوارهای پرمخاطبتر شدند، کشور همسایه ما ترکیه در صادرات سریال رتبه بسیار بالایی دارد و این باعث میشود فعالیتها در این کشور گسترش پیدا کند یا در کشور کره، در ساخت سریالهای پرمخاطب موفق بوده. وقتی شبکههای ماهوارهای اقدام به پخش این سریالها میکنند با رشد مخاطب همراه میشوند. تقویت شبکههای ماهوارهای باعث میشود سینماگران ما هم به سمت آنها بیشتر گرایش پیدا کنند و این باعث میشود تبلیغات به سمت ماهوارهها بیشتر شود واین یعنی تعامل.
متاسفانه در داخل کشور نه تنها چنین تعاملی اصلا وجود ندارد که اصلا به گسترش فعالیت و تقویت رسانه ملی فکر نمیشود، اما آقای عسگرپور تا به اینجا بیشتر درباره سطح ماجرا صحبت کردیم، یعنی دریافتهای مستقیم از تبلیغات فیلمها در ماهوارهها را بررسی کردیم، اما اینجا بد نیست کمی زیربنایی به این ماجرا بپردازیم، شما اشاره کردید اگر نمودار رسم کنیم تمام راه های فیلمسازان به خارج میرسد، ولی ما هم برای شما از جنبه دیگر نمودار رسم میکنیم و از تناقضها و تبعیضها در این نمودار می گوییم. اگرچه در وهله اول این فروش قطعا برای بخشی از سینمای ایران مفید است اما پرسش اینجاست چرا مدیران سینما این فروش را به دوران مدیریت خود نسبت میدهند و این فروش را از عملکرد مطلوب خود ناشی میدانند؟ مگر سهم عمده فروش از تبلیغات ماهواره نیست؟ مگر ماهواره در معنای کلی کلمه امر مذمومی نیست؟ آیا این تناقض نیست؟
به عقیده من تبعاتی که این ماجرا دارد بسیار مهم است.
از سوی دیگر پرسشی که مطرح می شود اگر مدیران به دنبال گردش اقتصاد و فروش فیلمها در سینما هستند چرا از اکران و نمایش فیلمهای اجتماعی خوب مثل برادران لیلا و تفریق و... جلوگیری میکنند؟ اگر فروش خوب است چرا سینمای اجتماعی را محدود کردند؟ چرا قاطبه سینماگران شاخص اجتماعی امروز بیکار هستند و نمیتوانند کار کنند؟ این تناقض نگرانکننده نیست؟ به عنوان مثال اکران فیلم اجتماعی از رخشان بنیاعتماد یا اصغر فرهادی آنهم بدون تبلیغ در ماهواره، آیا پرفروش نخواهد شد؟ چرا این فیلمسازان نباید امروز فیلم بسازند؟ اصلا اگر فروش خوب است چرا تبلیغ در ماهوارهها را رسما اعلام نمیکنند؟
اتفاقا معتقدم در دورهای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی ازسینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یاناخواسته همجهت شدهاند. به بیانی دیگر مجموعهای از حاکمیت نظری دارد و بیشتر اوقات درحدشعاراز ارزشها میگوید بدون اینکه توان توضیح درست داشته باشد با سینمای متفکر که غالبا دیدگاه انتقادی دارد مقابله میکنند، در خارج از کشور هم طی چندسال گذشته جریانهایی شکل گرفته که مایل است سینمای تفکربرانگیز ایران حضوررسمی نداشته وحالا این دو جریان در کنار هم به سینمای ایران لطمات جدی میزنندهرچند در ظاهر با هم مخالفند اما در عمل کنار هم هستند، در پاسخ به سوال شما باید بگویم که بله فعلا بخش مهمی از سینمای ایران فعال نیست. عده ای از فروش فیلمها سودهایی میبرند که اتفاقا نوش جانشان، در شرایطی قرار گرفتیم که اگر نقد میکنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحینگر به منتقدان وضع موجود حمله میشود که شما با موفقیت همکارانتان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم میاندازند، به همین دلیل لابهلای صحبتم میگویم که باور کنید از فروش فیلمهای همکاران خوشحالم اما وقتی حرف از رونق میزنیم این واقعا مربوط به بخش نسبتا کم سینمای ایران میشود. مفهوم و واژه رونق گستردگی دارد و ما وقتی از رونق صحبت میکنیم از یک صنعت حرف میزنیم. از رونق صحبت میکنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند. این کجایش اسم رونق دارد؟ البته تعداد زیادی از سالنهای سینما به واسطه بعضی فیلمها پرمخاطب میشود که این میشود سود صاحبان سالن ولی تعداد کمی از کارگردانان و تهیهکنندگان ما کار میکنند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار میکنند. شما به فیلمها و سریالها نگاه کنید، چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
این اسمش را میتوانیم رونق بگذاریم؟
رونق بخشی ازسینماست ونه سینما به مفهوم کلی، به نظر من مسوولان لطف کنند واژه رونق را اینقدر به کار نبرند.این اعداد و فروش سالن های سینما بخش کمی از کل مجموعه سینما را شامل میشود، در صورتیکه در حال حاضر میبینیم به جای آنکه زمینهای ایجاد شود تا کورسوی امید ایجاد شود تا بقیه اهالی سینما هم بتوانند کار کنند اما جریان نظارتی به گونهای عمل میکنند که تنها بخشی از سینما فعال است و بخش زیاد دیگری غیرفعال، اینکه اسمش رونق نیست، درحالی که مزیت نسبی فرهنگی و هنری سینمای ایران با سینمای جدی و تفکربرانگیز بوده است که من معتقدم این بخش را در حال حاضر به مقدار بسیار زیادی از دست دادیم، مگر اینکه فیلمسازان با شرایط اقتصادی و روحیات خودشان فیلمی تولید کنند و در دنیا منتشر کنند که آن قسمت از سینما کارکرد خودش را دارد، ولی درخصوص فیلمسازان صاحب اصول وسبک عملازمینهای برای فعالیتشان وجود ندارد و اگر هم بخواهند فعالیت کنند، نمیتوانند چون قواعدی که در سینمای ایران در حال حاضر وجود دارد با قواعدی که آنها به آن پایبند هستند فاصله دارد و به آن تن نمیدهند.
اینجا همان جایی است که همان دو جریانی که گفتم برای از بین بردن بخش مهمی از سینمای ایران که حضورشان مزیت نسبی است همگام میشوند.امیدوارم سازندگان فیلمهای پرفروش فراموش نکنند که بخشی از امکان فعالیت مستمری که برای آنها به وجود آمده مرهون فعالیت درخشان فیلمسازان روشنفکر و متفکر است که مسیررابرای سینمای پرآوازه ایران شکل داده تا برای جریانهای مختلف محترم شمرده شود، تصور اینکه به تدریج سینمای متفکر از زیست بوم سینمای ایران حذف شود و بقیه این زیست بوم که فعلا مترادف شده با فیلمهای کمدی بتواند بار فرهنگی سینما را به دوش بکشد بسیار سادهانگارانه است.
جالب، سکوت مدیران در این باره است.
مدیران که فعلا تلاششان روی فروش بالا به هر قیمتی است و ظاهرا آنقدر پروانه ساخت فیلم کمدی صادر شده یا درخواست شده که خودشان به این موضوع پی بردند.
حتی اعلام کردند که دیگر فیلم کمدی در اولویت ما نیست و گفتند درخواست پروانه ساخت برای فیلم کمدی ندهید.
الان سینما یک مدل خاص رواج پیدا کرده است، قبل از انقلاب میگفتند مرحوم بیک ایمانوردی درسال چند فیلم همزمان با هم کار میکرد طوری که ممکن بودبا همان لباس فیلم اول سر فیلم دوم و سوم هم حاضر میشد، الان شما نگاه کنید اکثر پلان فیلمهای پرفروش خیلی شبیه هم شدهاند، (باز اینجا تاکید میکنم که این نوع فیلمها باید ساخته شود و فروش داشته باشند) ولی کیفیت هم باید داشته باشند یا نه؟ البته من بیشتراین مشکلات را از نگاه وعملکردمدیران می بینم که نگاه بلندنظرانه به اداره سینما ندارند تا زمینه ایجاد شود که فیلمسازانی که مزیت نسبی برای سینما هستند هم فعالیت کنند. غمانگیزتر آنجاست که امروز بخش رسمی سینما که تریبون دارند به بخش دیگر و ارزشمند سینما حمله میکنند. شما به فهرست چهل ساله سینمای ایران و فیلمهایی که در سینمای ایران ساخته شده، نگاه کنید ببینید از کجا به کجا رسیدیم.
اتفاقا به نکتهای اشاره کردید که مدنظر ما بود. دورهای بود که عباس کیارستمی پرچمدار سینمای ایران بود، درحالی که الان سینمای کمدی فاقد کیفیت پرفروش میشوند و مدیران از این فروش فخر میفروشند و فیلمهای کمدی پرچمدار سینمای ایران شده و جهان هم ما را با این فیلمهای کمدی رسمی میشناسد. جناب عسگرپور! نیک میدانید اگر ما به تبلیغات فیلمها در ماهوارهها ایراد میگیریم بخشهای مختلف دارد. یک بخش هم همین نگاهی است که جهان به سینمای ایران از طریق ماهوارهها دارد.
در دهه شصت زمانی که جنگ بود مدیران ما تلاش کردند ارتباطات بینالمللی برقرار کنند درحالی که ایران درگیر جنگ با عراق بود بخش فرهنگی کار خودش را بکند و ایران با فیلمهایش در جهان شناخته شود و نگاهها به سمت ایران باشد. اواخر دهه شصت بود که هفته فیلم ایران در امریکا برگزار شد و تعداد زیادی از فیلمسازان شناخته شده و معتبر فیلمهایشان در این رویداد شرکت کرد. همان زمان که مخالفان تظاهرات به راه انداخته بودند وخاطره معروف عباس کیارستمی با پرویز صیاد هست که به او گفت من بیرون سالن با پلاکارد میایستم تو به سالن برو و فیلم ببین.
میخواهم بگویم آن زمان اینگونه از سینمای روشنفکر دفاع میکردند شما درنظر بگیرید که الان هفته فیلم دراروپاوامریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثارموردعلاقهشان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلمهای پرفروش میشوند نماینده سینمای ایران؟ البته من معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که میتوانند پرچمهای سینمای ایران در دنیا راهمچنان بالا ببرند اما یازمینه کار برایشان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند ودرچرخه کمدیسازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است. زمانی بود که در جشنوارههای مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلمها بدون مجوز در جشنوارههای خارجی شرکت میکنندو وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلمها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلمها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند. قبلا رنگآمیزی تنوع فیلمسازان در سینمای ایران زیاد بود ولی در حال حاضر بخش زیادی از سینماگران دیگر امکان فعالیت ندارند. ازطرفی غلبه نگاه امنیتی رایج دردستگاههای امنیتی برنگاه فرهنگی مدیران روزگار ناخوشایندی رابرای سینما رقم زده است.
جناب عسگرپور! نکتهای که در آخر به آن اشاره کنیم، آیا تبلیغات ماهوارهای که فروش هرچه بالای فیلمهای سینمای ایران آنهم به صورت تبعیضآمیر به دنبال دارد، باعث نفوذ تفکر سرمایهداری در سینما میشود؟ چون در حال حاضر در سینما همه چیز به پول خلاصه شده، تهیهکنندهها فیلم کمدی میسازند چون بازگشت سرمایه دارد و حرف پول در میان آنهاست، سینماداران فیلم کمدی اکران میکنند چون بازگشت سرمایه دارد، جالب اینکه فیلمسازان مدعی تفکر هم سمت ساخت فیلم کمدی رفتند، آیا رواج چنین تفکری درست است؟ نکته مهمتر اینکه آیا وقتی تهیهکنندهای از نمایش فیلمی سود هنگفت میکند آیا این دریافت هزینه نباید در سینما منتشر شود؟ یا اینکه فقط مختص به تهیهکننده است؟ از این منظر که در کشورهای خارج از سودهای کلان حاصل از فیلمهای پرفروش تهیهکننده باید دو، سه فیلم تجربی هنری بسازد و دست فیلمسازان جوان را بگیرد... در ایران انگار اوضاع فرق میکند. نظر شما در این مورد چیست؟
با توصیههای اخلاقی نمیتوان یک زیست بوم را اداره کرد، تهیهکننده و سرمایهگذار ما هم حاصل شرایط کشور هستند، با مجموعهای از دولت مواجهیم که از راههای گوناگون از مردم عوارض و مالیات و... میگیرد، هزینههای زندگی را به شدت بالا میبرد، ارزش پول ملی را به بدترین حالت میرساند و بعد توقع فرزندآوری و حال خوب و نشاط از مردم دارند. واقعا نمیدانم با چه رویی چنین توقعاتی از جامعه دارند؟ دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است.
تهیهکننده و سرمایهگذارونهایتا تولیدفیلم هم محصول همین شرایط است (همینجا بگویم که اغلب با سرمایهگذار در سینما مواجه هستیم تا تهیهکننده). شما به صنعت خودروسازی نگاه کنید. همین چند وقت پیش بود که رسما اعلام شد که یک شرکت خودروساز نزدیک به چند هزار میلیارد از مردم زیادی گرفته است با خودم گفتم اگر فقط همین یک مورد مدیران خودروسازی مجبور شوند پول زیاد گرفته شده از مردم را به آنها پس دهند مردم به این نتیجه میرسند که با نظامی مواجه هستند که با عدالت با آنها رفتار میکند و حقوق آنها را رعایت میکند ولی نتیجه چه شد میفهمید در یک جریانی این تبلیغات باید اتفاق میافتاد، همین و بس، اصلا مگر سابقهای از پس دادن وجود داشته که این دومیاش باشد؟ در چنین زیست بومی دیگر به سختی میشود از تعهد و اخلاق و سلامت فرهنگی گفت. وقتی هم به دستاندرکاران جدیدی که سود زیادی بردهاند از مسوولیت اجتماعی میگویی در ظاهر تایید میکنند ولی در دل پوزخند میزنند، به نظرم خیلی تقصیر آنها نیست، چراکه بیشترشان در زیست بومی که شالودهاش در عملکرد مسوولین مشخص است، رشد کردهاند.
آقای عسگرپور! به عنوان پرسش آخر با تبلیغات فیلمها در ماهواره موافق هستید یا مخالف؟
مخالفم اما به تهیهکنندهها حق میدهم وقتی در داخل با بیمهری مواجه میشوند برای بازگشت سرمایه به ماهواره متوسل شوند. وقتی صحنه کشور ما از نخبگان خالی شده، وقتی مدیران ما فهم دقیقی از اداره حوزههای فرهنگ و هنر را ندارند، وقتی میگوییم فروش بالای چند فیلم رونق کل سینما به شمار نمیرود، تازه از آنجا مساله ما با آنها شروع میشود و آنها سینماگران را به جان هم میاندازند که شما از فروش فیلم همکارانتان راضی نیستید و مساله را سخیف جلوه میدهند.
در دورهای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی از سینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یا ناخواسته همجهت شدهاند.
اگر نقد میکنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحینگر به منتقدان وضع موجود، حمله میشود که شما با موفقیت همکارانتان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم میاندازند.
از رونق صحبت میکنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار میکنند، شما به فیلمها و سریالها نگاه کنید چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
الان هفته فیلم در اروپا و امریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثار مورد علاقهشان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلمهای پرفروش میشوند نماینده سینمای ایران؟
معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که میتوانند پرچمهای سینمای ایران در دنیا را همچنان بالا ببرند، اما یا زمینه کار برایشان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند و در چرخه کمدیسازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است.
زمانی بود که در جشنوارههای مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلمها بدون مجوز در جشنوارههای خارجی شرکت میکنند و وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلمها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلمها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند.
دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است. تهیهکننده و سرمایهگذار و نهایتا تولید فیلم هم محصول همین شرایط است.
بهرغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلساتشان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل میبینیم این تفاهم ها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900028